رسته‌ها
دیوان کهنه حافظ
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 110 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 110 رای
از روی نسخه‌ی خطی نزدیک به زمان شاعر
ناشر: انتشارات فرهنگ ایران زمین – سلسله متون و تحقیقات
زیر نظر ایرج افشار
سال چاپ: 1348
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
506
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mahdi214
mahdi214
1389/11/21

کتاب‌های مرتبط

دیوان مظفر شیرازی
دیوان مظفر شیرازی
3.8 امتیاز
از 6 رای
هزار مصرع
هزار مصرع
4.5 امتیاز
از 4 رای
منطق‌الطیر
منطق‌الطیر
4.7 امتیاز
از 67 رای
مکتب سعدی
مکتب سعدی
4.3 امتیاز
از 9 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان کهنه حافظ

تعداد دیدگاه‌ها:
167
سلام دوستان دیوان حافظ تصحیح تیمور برهان لیمودهی را اگردر دسترس دارید به اشتراک بگذارید.
ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد *** دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت *** به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

میلاد حضرت محمد مبارک
بگیر طره مه چهره‌ای و قصه مخوان
.
گیاهی که می خواد راست قامت بالا بره ، ناگزیره به راست قامتی تکیه کنه. مثل انسانی که می خواد قامت انسان بودنش راست باشه باید طره ی راست قامتی رو بگیره.
.
نیاز انسان به پیامبران و بزرگان اینچنینه.

" حسین رنجبر"
.
تمام بیت های این شعر سربازهای مغــــــــولند انگار ،، که آتش به دست عزم سوزاندن دل ناکام و نابلدی رو دارند. ...یا آتشفشـــانند که مذابــــش از دیــــده خارج میشه.
.
هزار جــــــهد بکردم که یـار من باشی /../ مُرادبخــــــشِ دلِ بـی‌قــــــرارِ من باشـی
.
چراغِ دیــده شــــب زنده‌دار من گردی /../ انیــسِ خاطرِ امیدوار من باشــــــی
.
چو خسروان ملاحت به بنـــــدگان نازند /../ تو در میانه خداونــــــــدگار من باشـی
.
در آن چمن که بُتان دست عاشقان گیرند /../ گرت ز دست برآید نگــار من باشـــی
.
شبــــی به کلبه احزان عاشقــــــان آیی /..../ دمی انیـــس دل سـوگوار من باشـی
.
شود غزاله خورشـــــــــــید صید لاغر من /.../ گر آهویی چو تو یک دم شـــــکار من باشــــــی
.
سه بوســــــه کز دو لبــــــت کـرده‌ای وظیفه من /.../ اگر ادا نکنـــــــی قرضـــــــــــدار من باشی!
.
من این مراد ببینم به خود که نیم شبـــی /.../ به جای اشــک روان در کنــــــــــــار من باشــــــی؟؟؟؟!
.
من ار چه حافظ شهرم، جــــــوی نمی‌ارزم /.../ مگر تو از کـــــــــــــــرم خویش یار من باشـــــــی
گو نام ما ز یاد به عمدا چه می بری؟ /......./ خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
.
._____-
" مرا یاد کنید ، تا شما را یاد کنم" قرآن کریم
______
تفسیر استاد رنجبر از این بیت :
پس اکنون ، که به یاد توم مرا نادیده نگیر. چرا که زمان های غافل بودن از تو خودشان خواهند آمد. زمان هایی که به یاد تو نیستم و تو حق داری به یاد من نباشی .

.
حالیا مصلحت وقت در آن می بینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم.

:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^:^.
صبحدم از عرش می آمد خروشی ، عقل گفت :
قدسیان گویی که شعرِ حافظ از بر می کنند ...

:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:

حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت
تعویذ کرد شـــــــــعر تــــــرا و به زر گرفت
دیوان کهنه حافظ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک